معنی قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع ,, معنی قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع پ, معنی rcاcbاbj، xdcbsت dاkzdu lcbj، tckاjfcbاc kاbmj، mاfsتi، tcud، /اddj تc، kcnms، تاfu ,, معنی اصطلاح قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع ,, معادل قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع ,, قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع , چی میشه؟, قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع , یعنی چی؟, قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع , synonym, قراردادن، زیردست یامطیع کردن، فرمانبردار مادون، وابسته، فرعی، پایین تر، مرئوس، تابع , definition,